▪️دو سال گذشت…▪️

🔸دو سال از آن لبخندهای پدرانه که یکشنبه‌ها هنگام غروب میهمانش بودیم…

🔹حتی در اوج بیماری،
دلتان نمی آمد
دل تنگ ما را چشم انتظار بگذارید.

🙏آن روزهایی که خستگی یک هفته،
پای نجوای شما به در می‌شد،
وقتی که رسالت طلبگی را برای مان بازخوانی می‌کردید!
🌱از وظیفه‌ی سنگین می‌گفتید،
از بهترین پیشه‌ی روی زمین…

🍃دو سال گذشت،
از روزهایی که پدرانه وضعیت درسی شاگردان را مرتب پیگیری می‌کردید
و همواره برای‌مان از الگوهایی می‌گفتید که باید جا پای آن‌ها بگذاریم؛
از خمینی‌ها،
طباطبایی‌ها،
مطهری‌ها،
بهشتی‌ها و…

🔸اگر طلبه‌ای مشکل معیشتی پیدا می‌کرد، از او غافل نمی‌شدید
و تا جایی که توان داشتید، پناهی بودید برای طالبان معارف اهل بیت…

💠دوسال گذشت
از آن روزهایی که هر گاه فضا کمی غبار آلود می‌شد،
صریح و شفاف، خط ولی را نشان می‌دادید
و از حرف و حدیث‌ها واهمه نداشتید…

❗️عالم بودید،
اما در میان میدان…
و برای همین حرف و دغدغه‌ی مردم را خیلی خوب درک می‌کردید!

🔹دوسال گذشت،
از آن گعده‌هایی که بعد از درس می‌نشستید، تا طلاب حرف دل‌شان را بگویند و شما گوش شنوایی بودید به جای همه…

▪️رفتن شما ثلمه‌ای بود که لا یسدها شئ…

🌹اما در این مدت که نیستید،
دست شما را همچنان بر سرمان حس می‌کنیم،
وقتی که خسته می‌شویم،
🌺نوای پر مهرتان که می‌گوید:
[آقایان طلاب؛ خدا را باور کنید.]جان تازه‌ای به ما می‌بخشد.

✅ مدرسه علمیه ثامن الائمة (علیه السلام)

ارسال دیدگاه

ایمیل شما به صورت عمومی منتشر نخواهد شد. زمینه های ستاره دار الزامی هستند.

زنبیل خرید