گعده صمیمی استاد عابدینی (تولیت محترم مدرسه) با طلاب پایه اول مقاطع سیکل و دیپلم مدرسه.
در این دیدار که با حضور مدیریت محترم و معاونت تهذیب و مسئولین پایه برگزار گردید.
استاد عابدینی به بیان نکاتی در رابطه با راه و رسم طلبگی و تعریف و لزوم عزم داشتن طلبه در مسیر نورانی طلبگی پرداختند و مراقبت از نماز اول وقت و جماعت را برای طلاب، ضروری و مستمر برشمردند.
متن جلسه
بسم الله الرحمن الرحیم
۱. نگاه تمدنی در مسیر طلبگی
خداوند وقتی انبیا را مبعوث میکرد، هر بار به شکلی بعثتشان را رقم میزد که از ابتدا تا انتهای مسیر را برایشان روشن میکرد. این هدف نهایی، باعث میشد که گامهای نخستینشان مطابق همان هدف برداشته شود.
گاهی انسان فقط به افق نزدیک نگاه میکند؛ مثلاً میگوید: «من طلبهای میشوم و شاید یک امام جماعت یا مدرسی در حوزه شوم.» این اهداف کوچک و قابل احترام هستند، اما کافی نیستند. گاهی باید نگاهی جهانی و تمدنی داشت؛ هدفی که انبیا با آن مبعوث میشدند: ایجاد تحولی در عالم.
اگر طلبه این نگاه را داشته باشد، درس خواندنش هم مطابق این هدف خواهد بود. وقتی این نگاه هست، انسان احساس میکند که این گامِ اول، یکی از صدها هزار گامی است که باید بردارد. اما اگر این نگاه نباشد، احساس میکند که فقط صد قدم باید بردارد، و همین باعث میشود که تلاشش در همان حد محدود بماند.
۲. طلبگی، بعثتی برای مجاهدت و عزم استوار
طلبگی، آغاز یک بعثت است. طلبه، مثل انبیا، باید صاحب «عزم» شود. عزم، یعنی قدرتی خستگیناپذیر که با شل بودن و بیانگیزگی سازگار نیست. البته طلبه نیاز به استراحت، ورزش، و گفتوگو هم دارد، اما اینها وسیلهای برای هدف بزرگترش هستند.
خدای متعال در مورد حضرت آدم (علیه السلام) میفرماید: «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا» (طه، 115). (ما به آدم از پیش سفارش کردیم، اما فراموش کرد و برای او عزم نیافتیم). با این که حضرت آدم (علیه السلام) مقام بلندی داشت، اما از رسولان اولوالعزم نبود.
ما در دوران رسول خاتم (صلی الله علیه وآله) زندگی میکنیم؛ پیامبری که بالاترین مرتبه عزم را میان تمام انبیا داشت. امت هر پیامبری باید تابع آن رسول باشد، و در میان این امت، طلاب، حلقههای میانی بین مردم و انبیا هستند. پس طلاب باید عزم بیشتری داشته باشند.
۳. اهمیت عزم در طلبگی: قدرت خستگیناپذیر
وقتی ما طلبه میشویم، باید خدا را شاکر باشیم که ما را در چنین مسیری قرار داده است. میلیونها علت دست به دست هم دادهاند تا ما طلبه شویم. این مسیر به انتخاب ما نبوده، بلکه خداوند ما را برگزیده است.
واژه «مجتبى» یعنی گل سرسبدی که از میان میوههای خوب انتخاب شده است. طلبه، مجتبای خداست؛ یعنی خداوند او را از میان انسانهای خوب انتخاب کرده است. اگر طلبه این انتخاب را ضایع کند، نه تنها خودش را، بلکه دیگرانی را که به او نگاه میکنند نیز از مسیر دور میکند.
۴. طلبه، مجتبای الهی و نماینده مردم
طلبه باید باور کند که دین خدا پاسخ تمام شبهات و مشکلات آخرالزمان را داده است. این باور، سخت است و بدون تجربه میدان، به دست نمیآید. اگر طلبه این باور را داشته باشد که دین، پاسخگوی تمام نیازهای بشر است، با اعتمادبهنفس و قدرت وارد میدان میشود.
در مثالی از دانشجویانی که برای تحصیل به خارج از کشور میرفتند، گفته شد: «شما دینی دارید که آنها در ذات خود به آن محتاجاند. در عین حال، آنها امکانات و رفاه دارند که شما ممکن است به آن نیاز داشته باشید. اما این امکانات برای زندگی ضروری نیستند، در حالی که دین، اساس حیات بشر است.»
۵. باور به جامعیت دین خدا در پاسخگویی به مسائل آخرالزمان
طلبهای که با این باور درس میخواند، میداند که آنچه دارد، میتواند مشکلات جهان را حل کند. هرچه عزم و جذبی که طلبه به کار میگیرد بیشتر باشد، قدرت دین در وجود او به فعلیت میرسد.
۶. نماز اول وقت و جماعت: ستون دین و عامل توفیق
اولین عهدی که طلبه باید با خود و خدا داشته باشد، التزام به نماز اول وقت و جماعت است. در قرآن، از میثاق غلیظ صحبت شده است. میثاق طلبه، از میثاق عمومی مردم غلیظتر و قویتر است. طلبه باید یک مرتبه بالاتر از مردم باشد. اگر مردم به نماز اول وقت و جماعت مقید هستند، طلبه باید بیشتر مقید باشد.
نماز اول وقت، به جماعت و با رعایت حق آن، باعث توفیق میشود. توفیق یعنی وقتی انسان یک کار خوب انجام میدهد، به برکت آن، ده کار خوب دیگر برایش گشوده میشود. در مقابل، خذلان یعنی وقتی انسان کار خوبی را ترک میکند، ده راه خیر دیگر به رویش بسته میشود.
بزرگان دین، نماز را «وقت لقاء» میدانند؛ وقتی که در آن، درگاه بهشت باز میشود. اگر طلبه این نگاه را به نماز داشته باشد، جذبه الهی او را به سمت نماز میکشاند و همین جذبه، اطرافیان را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
۷. از تفکر تا عمل: چگونگی تبدیل توصیهها به عمل در طلبگی
شنیدن توصیهها کافی نیست. طلبه باید آنها را در عمل ببیند و دائماً جلو چشم خود نگه دارد. معارف اهل بیت (علیهم السلام) راهکارهایی هستند که باید به صورت عملیاتی در زندگی طلبه جاری شوند. هر طلبه باید بر اساس این معارف، عهدهای جدی با خود ببندد و آنها را در زندگی روزمرهاش اجرا کند.